در گردان ما برادری بود که عادت داشت پیشانی شهدا را ببوسد. وقتی شهید شد بچه ها تصمیم گرفتند به تلافی آن همه محبت، پیشانی او را غرق بوسه کنند. پارچه را کنار زدیم پیکر بی سر او دل همه ی ما را آتش زد. راوی: رزمنده ی لشگر
نظرات شما عزیزان:
نظرات شما عزیزان: