حس میشه.....
دست پر مهر مادر تنها دستی است که اگر کوتاه از دنیا هم باشد ، از
تمام دستها بلند تر است . . .
خـــــــــــــــدایا بیامرز مادرهایی که روز مادر کنار خانواده هاشون نیستن...
تو گناه را ترك كن، خدا تربیتت می كند
«در ایّام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته مَنْ شد و سرانجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم:
«رجبعلی! خدا می تواند تو را خیلی امتحان كند، بیا یك بار تو خدا را امتحان كن! و از این حرام آماده و لذّت بخش به خاطر خدا صرف نظر كن. سپس به خداوند عرضه داشتم: «خدایا! من این گناه را برای تو ترك می كنم، تو هم مرا برای خودت تربیت كن!»
آن گاه یوسف گونه پا به فرار می گذارد و نتیجه این ترك گناه، باز شدن دیده برزخی او می شود؛ به گونه ای كه آنچه را كه دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود و برخی اسرار برای او كشف می شود.
1.كیمیای محبت، محمدی ری شهری، دار الحدیث، چاپ سوم، ص 79
* مجله مبلغان
هر وقت در زندگیت گیری پیش آمد و راه بندان شد،
بدان خدا کرده است،
زود برو با او خلوت کن و بگو با من چکار داشتی
که راهم را بستی!!!
هر کس که گرفتار است در واقع گرفته یار است...
حاج محمد اسماعیل دولابی

دلگیر نشو از حرف آدم ها
سال هاست که به هوای بارانی میگویند , هوای خراب ..

اما شما هر چه می خواهید باشید ، ابن زیاد باشید ، عمربن سعد باشید . ما می گوییم یک ابن زیاد در دنیا کم بود ، یک عمر سعد در دنیا کم بود ، یک سنان بن انس در دنیا کم بود ، یک خولی در دنیا کم بود ، امام حسین خواست خولی در دنیا زیاد شود ، عمر سعد در دنیا زیاد شود ، گفت ایهاالناس هر چه می توانید بد باشید که من بیمه شما هستم !
حماسه حسینی ، شهید مرتضی مطهری ص 103 ج اول






حکیمی جعبهاى بزرگ پر از مواد غذایى و سکه و طلا را به خانه زنى با چندین بچه قد و نیم قد برد.
زن خانه وقتى بستههاى غذا و پول را دید شروع کرد به بدگویى از همسرش و گفت:
شوهر من آهنگرى بود که از روى بىعقلى دست راست و نصف صورتش را در یک حادثه در کارگاه آهنگرى از دست داد و مدتى بعد از سوختگى علیل و از کار افتاده گوشه خانه افتاد تا درمان شود.
وقتى هنوز مریض و بىحال بود چندین بار در مورد برگشت سر کارش با او صحبت کردم ولى به جاى اینکه دوباره سر کار آهنگرى برود مىگفت که دیگر با این بدنش چنین کارى از او ساخته نیست و تصمیم دارد سراغ کار دیگر برود.
من هم که دیدم او دیگر به درد ما نمىخورد برادرانم را صدا زدم و با کمک آنها او از خانه و دهکده بیرون انداختیم تا لااقل خرج اضافى او را تحمل نکنیم.
با رفتن او ، بقیه هم وقتى فهمیدن وضع ما خراب شده از ما فاصله گرفتند و امروز که شما این بستههاى غذا و پول را برایمان آوردید ما به شدت به آنها نیاز داشتیم.
اى کاش همه انسانها مثل شما جوانمرد و اهل معرفت بودند!
حکیم تبسمى کرد و گفت: حقیقتش من این بستهها را نفرستادم. یک فروشنده دورهگرد امروز صبح به مدرسه ما آمد و از من خواست تا اینها را به شما بدهم و ببینم حالتان خوب هست یا نه!؟ همین!
حکیم این را گفت و از زن خداحافظى کرد تا برود.
در آخرین لحظات ناگهان برگشت و ادامه داد: راستى یادم رفت بگویم که دست راست و نصف صورت این فروشنده دوره گردهم سوخته بود…
خـــدا از آنچه فکر میکنید به شما نزدیک تر است
حدیثــــ معراج را در ادامه مطلب بخوانید…
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: من و فاطمه سلام الله علیها به محضر مبارک رسول خدا صلی الله علیه و آله مشرف شدیم و او را در حالیکه شدیداً گریه میکرد مشاهده نمودیم. من عرض کردم پدر و مادرم فداى تو باد یا رسول الله چرا گریه میکنى.
آن حضرت صلی الله علیه و آله فرمود: ای على! آن شب که مرا در آسمان سیر میدادند(شب معراج) زنانى از امت خود را در عذاب سخت و شدید دیدم به طوری که آنها را نشناختم. از همین رو برای آنچه از شدت عذاب آنها دیدم گریان هستم.
بعد حضرت صلی الله علیه و آله فرمود:
۱- زنی را دیدم که او را به موهایش آویزان کرده بودند، و مغز سرش می جوشید.
۲- زنی را دیدم که به زبانش آویزان بود، و حمیم در حلق او می ریختند.
۳- زنی را دیدم که گوشت بدنش را می خورد و آتش از زیر آن زبانه می کشید.
۴- زنی را دیدم که دو پایش به دستهایش بسته و بر او مارها و عقربها مسلط بودند.
۵- زنی را دیدم که به دو پستانش آویزان شده بود.
۶- زنی را دیدم کر و کور و لال، در حالی که در تابوتی از آتش، مغز سرش از دماغش خارج میشد و بدن او به صورت جذام و برص می بود.
۷- زنی را دیدم که به دو پایش آویزان کرده اند، در حالی که در تنوری از آتش بود.
۸- زنی را دیدم که گوشت بدنش را از قسمت جلو و عقب به وسیله قیچیهائی از آتش جدا میکردند.
۹- زنی را دیدم که صورت و دستهایش آتش گرفته، در حالی که رودههایش را میخورد.
۱۰- زنی را دیدم که سرش سر خوک و بدن او بدن الاغ، و بر او هزار هزار انواع عذاب بود.
۱۱- زنی دیدم به صورت سگ که آتش از عقب او خارج میشد و ملائکه با گرز آهنین از آتش بر سر و بدنش میکوبند.
بعد حضرت فاطمه (سلام الله علیها) خطاب به پدر بزرگوارش فرمود: به من بگو که این زنان عمل و روششان چه بود که خداوند چنین عذابی را برای آنان مقرر فرموده است؟
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود:
۱٫ آن زنی که او را به موهایش آویزان کرده بودند، برای این بود که موهایش را از مردان نامحرم نمیپوشانید.
۲٫ آن زنی که به زبانش آویزان بود، برای این بود که شوهرش را با زبانش اذیت میکرد.
۳٫ اما آن زنی که گوشت بدنش را می خورد، بدنش را برای مردم زینت میکرد.
۴٫ آن زنی که به پاهایش آویزان بود برای اینکه از خانه بدون اجازه شوهرش خارج میشد.
۵٫ اما آن زنی که به دو پستانش آویزان بود، از همبستر شدن با شوهرش خود داری میکرد.
۶٫ آن زنی که پاهایش به دستهایش بسته بود و مارها و عقربها بر او مسلط بودند، برای اینکه از آبی که نجس و آلوده بود برای وضوء و شست وشوی استفاده می کرده و رعایت پاکی و نجسی را نمینموده است. و همچنین با لباس نجس و کثیف بوده و پس از جنابت و حیض غسل انجام نمی کرد و در نمازش سستی میکرد.
۷٫ اما آن زنی که کر و لال بود از راه زنا بچه دار میشد و به شوهرش نسبت می داد.
۸٫ آن زنی که صورت و بدنش را با قیچی جدا می کردند، خود را بر مردان عرضه میکرد.
۹٫ اما آن زنی که صورت و بدنش می سوخت، در حالی که روده هایش را می خورد برای اینکه واسطه عمل منافی عفت بود.
۱۰٫ آن زنی که سرش سر خوک و بدنش بدن الاغ بود سخن چین و دروغگو بود.
۱۱٫ آن زنی که بصورت سگ بود به خاطر آنکه در دنیا آوازه خوان و حسود بود.
آنگاه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: وای بر زنی که شوهرش را ناراحت کند، و سعادتمند آن زنی است که شوهرش از او راضی باشد.
(عیون الاخبار الرضا جلد ۱ صفحه ۲۴۹، بحارالانوار جلد ۱۰۳ صفحه ۲۴۶)
افرادی که اهل تحقیق و مطالعه هستند (مخصوصاً خانمها) حتماً کتاب مسئله حجاب شهید مطهری(ره) و تفسیر سوره نور را مطالعه فرمایند.
«ملا فتحاللَّه كاشانى» در تفسیر منهج الصادقین، و «آیت اللَّه كلباسى» در كتاب انیس اللیل نقل كردهاند:
در زمان «مالك دینار» جوانى از زمره اهل معصیت و طغیان از دنیا رفت. مردم به خاطر آلودگى او جنازهاش را تجهیز نكردند، بلكه در مكان پستى و محلّ پر از زبالهاى انداختند و رفتند.
شبانه در عالم رؤیا از جانب حق تعالى به مالك دینار گفتند: بدن بنده ما را بردار و پس از غسل و كفن در گورستان صالحان و پاكان دفن كن. عرضه داشت: او از گروه فاسقان و بدكاران است، چگونه و با چه وسیله مقرّب درگاه احدیّت شد؟
جواب آمد: در وقت جان دادن با چشم گریان گفت:
یا مَنْ لَهُ الدُّنیا وَ الآخِرَةُ إرْحَمْ مَن لَیْسَ لَهُ الدُّنیا وَ الآخرَةُ.
اى كه دنیا و آخرت از اوست، رحم كن به كسى كه نه دنیا دارد نه آخرت.
مالك، كدام دردمند به درگاه ما آمد كه دردش را درمان نكردیم؟ و كدام حاجتمند به پیشگاه ما نالید كه حاجتش را برنیاوردیم؟» .
نماز شب
« اما نماز شب پس هیچ چاره و گریزی برای مؤمنین از آن نیست، و تعجب از کسی است که می خواهد به کمال دست یابد و در حالی که برای نماز شب قیام نمی کند و ما نشنیدیم که احدی بتواند به آن مقامات دست یابد مگر به وسیله نماز شب. »
علامه طباطبایی می فرمودند: « چون در نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی گاه گاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب می شدم تا یک روز در مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آن جا عبور می کردند. چون به من رسیدند، دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند: ای فرزند! دنیا می خواهی نماز شب بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان! »
حاج سید هاشم حداد می فرمودند: « مرحوم آقا خودش این طور بود و به ما هم این طور دستور داده بود که در میان شب وقتی برای نماز شب برمی خیزید، چیز مختصری تناول کنید، مثلاً چای یا دوغ یا یک خوشه انگور یا چیز مختصر دیگری که بدن شما از کسالت بیرون آید و نشاط برای عبادت داشته باشید.

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر» را زیاد بگویید. چون در قیامت این اذکار با گروهی از فرشتگان و محافظ از پیش رو و پشت سر خواهند آمد. و این اذکار باقیات و صالحات میباشند.

ذکر خدا در هر حال و به هر شکل و لفظ ، سازنده و هدایتگر و نورانی کننده جان و دل مؤمن است .
ذکر باید متناسب با حال و شرایط روحی و معنوی ذاکر باشد . برای برخی افراد تهلیل (لا اله الا الله) و برای برخی تسبیح ( سبحان الله) و برای برخی تحمید (الحمد لله) و برای عده ای استغفار (استغفرالله ربی و اتوب الیه) و برای دیگران صلوات مناسب و مفید است .
علما در دستورالعملهایی که دادهاند اذکار مختلف را برای افراد مختلف توصیه کردهاند.
به عنوان نمونه ، حضرت آیة الله بهجت (ره) در علاج برخی بیماریهای روحی ذکر های ذیل را معرفی میکردند.
اِکثار حوقله (زیاد گفتن: لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ إلاّ بِالله العَلیِّ العَظیم) جهت علاج غرور سودمند است.
اِکثار تهلیل (زیاد گفتن: لا إله إلاّ الله)، علاج وسواس است.
همچنین زیاد گفتن (لا إله إلاّ الله) جهت جمع شدن فکر مناسب است.
با عقیده کامل، زیاد صلوات فرستادن (أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد) علاج عصبانیت است.
با عقیده کامل، اِکثار حوقله (یعنی زیاد بگوید: لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ إلاّ بِالله) جهت دوری از ریا مفید است.
نتیجه ذکر یونسیه در خود قرآن منصوص است: وَ نَجَّینَاهُ مِنَ الغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنجِی المُومِنین و او را از اندوه رهانیدیم و مؤمنان را چنین نجات میدهیم
برنامهی ذکر برای ایام هفته
ذکر ایام هفته، از اذکار معتبر است که میتوانید هر روز بگویید :
شنبه : 100 مرتبه یارب العالمین
یکشنبه : 100 مرتبه یا ذاالجلال والاکرام
دوشنبه : 100 مرتبه یا قاضی الحاجات
سه سنبه : 100 مرتبه یا ارحمالراحمین
چهار شنبه : 100 مرتبه یا حی یا قیوم
پنجشنبه : 100 مرتبه لا اله الا الله الملک الحق المبین
جمعه : 100 مرتبه اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
ذکر یونسیه
لا إلهَ إلاّ اَنت سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین. (انبیاء/ 87)
معبودی جز تو نیست، منزهی تو، راستی که من از ستمکاران بودهام.
نتیجه ذکر یونسیه در خود قرآن منصوص است:
وَ نَجَّینَاهُ مِنَ الغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنجِی المُومِنین.(انبیاء/ 88)
و او را از اندوه رهانیدیم و مؤمنان را چنین نجات میدهیم.
بهترین ذکر از نگاه پیامبراکرم صلی الله علیه وآله
در روایت است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به اصحابشان فرمودند: آیا میخواهید شما را به بهترین و پاکیزهترین کارهایتان نزد پروردگارتان، و رفعت دهندهترین اعمال در درجات معنویات، و آنچه برای شما بهتر از درهم و دینار است، و آنچه بهتر از روبرو شدن با دشمنان و مقابله با آنهاست، راهنمایی کنم؟ همگی گفتند: آریای رسول خدا صلی الله علیه و آله، ایشان فرمودند: آن ذکر کثیر خداوند متعال است. (سفینة البحار ج 3/ص 200)

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: پنج چیز است که چقدر در میزان سنگین اند؛ گفتن سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و اللّه اکبر و فرزند شایسته ای است که از مسلمانی بمیرد و او در مرگ آن فرزند دامن صبر از دست ندهد و به حساب خداوند منظور بدارد. (خصال،شیخ صدوق،ص 295,)
امام صادق علیهالسلام فرمودند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر» را زیاد بگویید. چون در قیامت این اذکار با گروهی از فرشتگان و محافظ از پیش رو و پشت سر خواهند آمد. و این اذکار باقیات الصالحات میباشند.( ثواب الاعمال ،شیخ صدوق،ص 9)
تسبیح (سبحان الله)
شخصی از امام علی علیهالسلام درباره تفسیر «سبحان الله» پرسید. امام فرمودند: این ذکر تعظیم و منزه دانستن خداوند است از آنچه مشرکین میگویند. و اگر بنده ای آن را بگوید؛ تمام ملائکه بر او صلوات میفرستند.
امام صادق علیهالسلام فرمودند: ابلیس گفت: پنج کار است که در آنها من هیچ حیله ای ندارم و سایر مردم در قبضه من هستند:…و کسی که زیاد در روز و شب تسبیح سبحان الله میگوید و …( خصال،شیخ صدوق،باب خصلتهای پنجگانه)
امیرالمؤمنین علیهالسلام: هرکس روزی سی مرتبه تسبیح (سبحان الله) بگوید: خداوند هفتاد نوع بلا که کمترین آنها فقر است را از وی دفع مینماید.( سفینة البحار،ج 3 ،ص 202)
تهلیل(لا اله الاّ الله)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: خداوند فرمود: (لا اله الاّ الله) قلعه من است و هرکس در آن داخل شود، از عذاب من در امان است.( همان)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: کلمه (لا اله الاّ الله)بهاء و قیمت بهشت است.( ثواب الاعمال،شیخ صدوق،ص 3)
امام صادق علیه السلام فرمودند: ذکر (لا اله الله و الله اکبر) را زیاد بگوئید، چون در نزد پروردگار چیزی از این دو ذکر محبوبتر نیست.( همان،ص 5)
تحمید(الحمد الله)
از ائمه سفارش به زیاد گفتن (الحمد الله) در همه حالات اعم از نعمت یا مصیبت شده است.( سفینة البحار،ج 3،ص 205ـ 207)
امام باقر و صادق علیهماالسّلام فرمودند: هر کس(الحمد الله کما هو اهله) بگوید، نویسندگان آسمانها مشغول میگردند.( همان)
آنچه در بحث ذکر مهّم و در درجه بالاتری از نظر کیفیت است ذکر قبلی است نه ذکر لسانی بدون توجّه. و دیگر آن که این ذکر گفتن لطمه ای به سیر طبیعی زندگی ما نزند و ما تنها برای قرب الهی و زنده نگه داشتن یاد خدا در تمام ساعات و حالات عمر خویش به آن بپردازیم نه کسب قدرتها و ارضای هواهای نفسانی که امری ناپسند و مذموم است
ذکر(لا حول و لا قوّة الاّ بالله العلی العظیم)
در فضیلت این ذکر آمده است که آن از گنج های بهشت است. و شفای از نود و نه بیماری و درد است که کمترین آنها همّ و گرفتاری است.
امام صادق علیه السّلام فرمودند: اگر غمها پیوسته به تو روی آورد، پس بگو (لا حول و لا قوّة الاّ بالله). و نیز روایت شده است فرزند یکی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله به اسارت دشمن در آمد. وی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و از این غم شکایت نمود. رسول خدا صلی الله علیه و آله به او امر کردند که زیاد و در همه حال ذکر (لا حول و لا قوّة الاّ بالله) بگوید او نیز اطاعت کرد و پس از مدّتی پسرش به همراه صد شتر در هنگامی که مشرکان از وی غافل شده بودند، بازگشت .( سفینة البحار،ج 3 ،ص 207)
استغفار
یکی دیگر از ذکرهای بسیار مهم استغفار است که مشهورترین صیغه آن (استغفر الله ربی و اتوب الیه) که از آثار آن بخشش گناهان، گشایش در رزق و حتّی سبب بچه دا+ شدن است.( مفاتیح الجنان و باقیات الصالحات)
نکته قابل توجه این که آنچه در بحث ذکر مهّم و در درجه بالاتری از نظر کیفیت است ذکر قبلی است نه ذکر لسانی بدون توجّه. و دیگر آن که این ذکر گفتن لطمه ای به سیر طبیعی زندگی ما نزند و ما تنها برای قرب الهی و زنده نگه داشتن یاد خدا در تمام ساعات و حالات عمر خویش به آن بپردازیم نه کسب قدرتها و ارضای هواهای نفسانی که امری ناپسند و مذموم است.
منابع :
وبلاگ آموزه
پایگاه اینترنتی آیت الله مصباح یزدی
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیة الله العظمی بهجت
زنى كه در بیت انقلاب متولد شد و تمام دوران كودكى را در آغوش پدرى گذراند كه در حال یك مبارزه ى عظیم جهانى فراموش نشدنى بود.
آن خانمى كه در دوران كودكى ، سختیهاى مبارزه ى دوران مكه را چشید، به شعب ابى طالب برده شد، گرسنگى و سختى و رعب و انواع و اقسام شدتهاى دوران مبارزه ى مكه را لمس نمود و بعد هم كه به مدینه هجرت كرد، همسر مردى شد كه تمام زندگیش جهاد فى سبیل الله بود و در تمام قریب به یازده سال زندگى مشترك فاطمه زهرا و امیرالمؤ منین علیه السلام ، هیچ سالى ، بلكه هیچ نیم سالى نگذشت كه این شوهر، كمر به جهاد فى سبیل الله نبسته و به میدان جنگ نرفته باشد و این زن بزرگ و فداكار، همسرى شایسته یك مرد مجاهد و یك سرباز و سردار دایمى میدان جنگ را نكرده باشد.
پس ، زندگى فاطمه ى زهرا(س )، اگر چه كوتاه بود و حدود بیست سال بیشتر طول نكشید؛ اما زندگى ، از جهت جهاد و مبارزه و تلاش كار انقلابى و صبر انقلابى و درس و فراگیرى و آموزش به این و آن و سخنرانى و دفاع از نبوت و امامت و نظام اسلامى ، دریاى پهناورى از تلاش و مبارزه و كار و در نهایت هم شهادت است .
این ، زندگى جهادى فاطمه ى زهراست كه بسیار عظیم و فوق العاده و حقیقتا بى نظیر است و یقینا در ذهن بشر - چه امروز و چه در آینده -یك نقطه درخشان و استثنایى است .
اما مقام معنوى این بزرگوار، نسبت به مقام جهادى و انقلابى و اجتماعى او، باز به مراتب بالاتر است . فاطمه ى زهرا سلام الله علیها به صورت ، یك بشر و یك زن ، آن هم زنى جوان است ؛ اما در معنا، یك حقیقت عظیم و یك نور درخشان الهى یك بنده ى صالح و یك انسان ممتاز و برگزیده است . كسى است كه رسول اكرم به امیرالمومنین علیه السلام فرمود:
یا على انت قائد المؤ منین الى الجنه یوم القیامه و فاطمه تقود المؤ منات الى الجنه یوم القیامه یعنى ؛ روز قیامت ، امیرالمومنین مردان مؤ من را و فاطمه زهرا سلام الله علیها زنان مومن را به بهشت الهى راهنمایى مى كنند.
او، عدل و همپایه و همسنگ امیرالمؤ منین است . آن كسى كه وقتى در محراب عبادت مى ایستاد، هزاران فرشته ى مقرب خدا، به او خطاب و سلام مى كردند و تهنیت مى گفتند و همان سخنى را بیان مى كردند كه فرشتگان ، قبلا به مریم اطهر گفته بودند. عرض مى كردند: یا فاطمه ان الله اصطفاك و طهرك و اصطفاك على نساء العالمین (25)
این مقام معنوى فاطمه ى زهراست .
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ، زهرای بتول ، ام ابیها
زنى ، آن هم در سنین جوانى ، از لحاظ مقام معنوى به جایى مى رسد كه بنابر آنچه كه در بعضى از روایات است ، فرشتگان با او سخن مى گویند و حقایق را به او ارایه مى دهند. محدثه است ؛ یعنى كسى است كه فرشتگان با او حدیث مى كنند و حرف مى زنند. این مقام معنوى و میدان وسیع و قله ى رفیع ، در مقابل همه ى زنهاى آفرینش و عالم است . فاطمه ى زهرا(س ) در قله ى این بلنداى عظیم ایستاده و به همه ى زنان عالم خطاب مى كند و آنها را به پیمودن این راه دعوت مى نماید.
آنهایى كه در طول تاریخ - چه در جاهلیت قدیم و چه در جاهلیت قرن بیستم - سعى كرده اند كه زن را تحقیر و كوچك كنند او را دلبسته به همین زخارف و زینتهاى ظاهرى معرفى نمایند و پایبند مد و لباس و آرایش و طلا و زیور آلات كنند و وسیله و دست مایه یى براى خوشگذرانیهاى زندگى وانمود نمایند و عملا در این راه قدم بردارند منطق آنها منطقى است كه مثل برف و یخ ، در مقابل گرماى خورشید مقام معنوى فاطمه ى زهرا علیهاالسلام ذوب مى شود و از بین مى رود.
اسلام ، فاطمه - آن عنصر برجسته و ممتاز ملكوتى - را به عنوان نمونه و اسوه ى زن معرفى مى كند. آن ، زندگى ظاهرى و جهاد و مبارزه و دانش و سخنورى و فداكارى و شوهردارى و مادرى و همسرى و مهاجرت و حضور در همه ى میدانهاى سیاسى و نظامى و انقلابى و برجستگى همه جانبه ى او كه مردهاى بزرگ را در مقابلش به خضوع وادار مى كرد، این هم مقام معنوى و ركوع و سجود و محراب عبادت و دعا و صحیفه و تضرع و ذات ملكوتى و درخشندگى عنصر معنوى و همپایه و هموزن و همسنگ امیرالمؤ منین و پیامبر بودن اوست . زن ، این است .
الگوى زنى كه اسلام مى خواهد بسازد، این است .
منبع : جلد ۳ کتاب خاطرات وحکایت موسسه ولایت